یه جوری دلم سنگینه که انگار تقصیر منه . 

مادربزرگم خونه ش رو تغییر داده کابینت و کمد و رنگ دیوار رو . مامان گفت ،خاله گفت ، مامانی گفت :وفا چه مدلی باشه ؟ من گفتم، طرح نشون دادم ،دایی م منتظر موند زن دایی م و خواهر زاده زن دایی م طرح دادن و همون و اجرا کرد!! و تهش گفتن تو مگه نظر دادی؟؟؟ مامانی گفت امیر بد شده مامان گفت امیر واقعا بی معنیه خاله گفت چه بی کاربرد !  دایی ترش کرد ! اخم کرد تند گفت . من چرا دلم پره؟ چون گفتم هرچی میگیم کار خودت رو میکنی؟ چون گفتم نظر میپرسی عمل نمیکنی؟ ناراحتم چون حس میکنم نباید دخالت میکردم ! 


بگذریم 

امروز کاغذ دیواری خونه خودمون رو عوض کردم باید خوشحال باشم اما دلم سنگینه از اتفاق صبح.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دلنوشته های از افسانه شعبانی Gary Kevin کسب و کار پارس ادب قیمت فرش ماشینی و طرح فرش از کارخانه فرش | شهر فرش - کالا فرش Adriana نجوم اسلامی موج دریا تابلوسازی نامور